نويسندگان



آثار تاريخي يك عاشق



دوستان عاشق تنها



دوستان عاشق



وضعیت من در یاهو



آمار وب



طراح قالب:



موزیک و سایر امکانات





کسی را که خیلی دوست داری، زود از دست می دهی از آنکه خوب نگاهش کنی

از آنکه او را در آغوش بگیری . از آنکه تمام حرفهایت را به او بگویی ، از آنکه همه لبخندهایت را به او نشان بدهی مثل پروانه ای زیبا، بال میگیرد و دور می شود ، و تو خیال میکردی تا آخر دنیا می تونی هر روز طلوع آفتاب را با او تماشا کنی .


کسی که از دیدنش سیر نشده ای زود از دنیای تو میرود ، بدون اینکه حتی ردی و نشونی از خودش در دنیای تو به جا بزاره .چه آرزوهایی با او نداشتی ، چه آینده ی زیبایی را با او می دیدی، فرصت نشد که فقط یک بار سرت را بر روی شانه هایش بزاری و گریه کنی.


وقتی از هر روزی بیشتر به او نیاز داری ، وقتی هنوز خوشبختی را در کنار او حس نکردی ، وقتی هنوز ترانه های عاشقی را تا آخر با او نخوانده ای ، درکمال ناباوری می بینی که او را در کنارت نیست . چه فکر پوچی بود که دست در دست او خنده کنان تا اوج آسمان خواهی رفت و او صورتت را پر از بوسه میکند


با خود گفتی اگر این بار ببینمش دست او را می گیرم ، خیلی محکم می گیرم و نمی گذارم که برود . او باید برای همیشه ** بماند . دستی را گرفتی اما این دست کیست که خیلی سرده ؟ تو دست در دست تنهایی دادی . اون دست رهات نمی کنه


او که میرود ، برای همیشه هم می رود .و آنقدر تنها می شوی که حتی نام روزها را فراموش میکنی و گذشت زمان را احساس نمی کنی ، از صدای تیک تیک ساعت بیزار می شوی و با آنکه تنگ دل تو شکست اما ماهیش آزاد نشد


راستی تو که او را خیلی دوست داری: اگه هنوز باد شمعهایت را خاموش نکرده، اگه هنوز شمع بالهایت را نسوزانده ، اگه هنوز می توانی به او هدیه ای ، شاخه گلی بدهی و پس قدر لحظه لحظه ی این روزها را بدان . او را در آغوش بگیر و تا فرصت داری به او بگو


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:40 | |








[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:39 | |







دوستت دارم...

هر یه دقیقه ای که میگذره برام قدر یه ساله
گذشتن از تو و جدایی از چشمات برام محاله
میمیرم از غمت که با تو رفتنت گذاشتی تو دلم
نیستی ولی هنوز میبینمت تورو همش مقابلم
این لحظه های تلخ پس کی تموم میشن
کی مهربون میشی کی میرسی به من؟
این لحظه های تلخ پس کی تموم میشن
کی مهربون میشی کی میرسی به من؟
هر یه دقیقه ای که بی تو رد میشه مرگ آور برام
سخت برای تو باور اینکه من چقدر تورو میخوام
هر یه دقیقه ای که بی تو رد میشه پر از مصیبته
کز میکنم همه اش یه گوشه و چشمام خیره به ساعته

نیستی، نیستی.....


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:39 | |







 خدا چرا عشقمو نخواست

 


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:38 | |







نمیدانم کجا قرارم داده ای
     
شاید در گوشه ای از دفتر دلتنگیت
مرا در زیر تمامیه چرکنویس هایت در صفحه ی 
     
نمیدونم چندم کتاب خاطراتت!!...
گم کرده ای
 
فراموش کرده ای
   
شاید اصلا منی برایت وجود ندارد  

       
ولی
عاشقانه میگویم
 
همچنان درقلبم هستی
            
همچنان برای تو می تپد               
    
ضربانش برای توست      
    
این قلب....   
 
.


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:37 | |







                    شبیه برگ پاییزی پس از تو قسمت بادم، خداحافظ

              ولي هرگز نخواهی رفت از یادم، خداحافظ

                    و این یعني در اندوه تومی ميرم

                       در اين تنهایی مطلق که می بندد به زنجیرم

                 و بی تو لحظه ای دلم طاقت نمی آرد

          و برف نا اميدی بر سرم یکریز می بـارد

                چگونه بگذرم از عشق از دلبستگی هایم؟

                    چگونه می روی با این که می دانی چه تنهایم

                   خداحافظ، تو ای هم پای شب های غزل خوانی

             خداحافـــظ، به پایان آمد اين ديدار پنهانی

                       خداحافظ، بدون تو گمان کردی که می مانم؟

                     خداحافظ، بدون من یقين دارم  که می مانی ...


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:36 | |







گفته بودی که ما به درد هم نمی خوریم،اما هرگز نفهمیدی...

 

من تو را برای درد هایم نمیخواستم..


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:35 | |








[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:32 | |







گاهی حجم دلتنگیهایم آنقدر زیاد میشود . . .

كه دنیا با تمام وسعتش برایم تنگ میشود . . . !

دلــــــــتـــنــگـــــــــــم . . . !

دلتنگ كسی كه گردش روزگارش به من كه رسید از حركت ایستاد . . . !

دلتنگ كسی كه دلتنگی هایم را ندید . . .

...
دلتنگ خودم . . .

خودی كه مدتهاست گم كرده ام


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:32 | |







تنهایی را  دوست دارم زیرا بی وفاست ... 

تنهایی را دوست دارم زیرا عشق دروغی در آن است... 

تنهایی را دوست دارم زیرا تجربه کردم ... 

تنهایی را دوست دارم زیرا ... 

در کلبه تنهاییم در انتظار خواهم گریست  

وانتظار کشیدنم را پنهان خوام  

کرد...

 


[+] نوشته شده توسط زهرا در 1:31 | |



صفحه قبل 1 ... 29 30 31 32 33 ... 38 صفحه بعد